بی خیـــــــــــــــال دنیا دنیا مـــــــال توست

غم دنیا رو نخور دنیا که ارزش نداره

عکس های خنده دار و دیدنی آخر هفته (54) www.taknaz.ir

 

نوشته شده در یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:,
ساعت 13:18 توسط زهره|

شما در نت محقرانه خود چیزی دارید

 

که من در وبلاگ کبریای خود ندارم


.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

زیرا شما چون منی دارید و من چون خودی ندارم!

نوشته شده در یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:,
ساعت 13:9 توسط زهره|

نوشته شده در یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:,
ساعت 13:3 توسط زهره|

گروه اینترنتی میشی گروپــــ

نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,
ساعت 9:14 توسط زهره|

گروه اینترنتی میشی گروپــــ

نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,
ساعت 9:13 توسط زهره|

گروه اینترنتی میشی گروپــــ

نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,
ساعت 8:54 توسط زهره|

سلامتی خودم که این همه آدم اینجا میان

 

و نظر نمیدن بازم مینویسم !
 

نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,
ساعت 8:48 توسط زهره|

نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:,
ساعت 19:9 توسط زهره|

بابام رفته مغازه سی دى بخره... به فروشنده گفته سی دی حمید يگانه دارين؟

 

 

فروشنده گفته اسمش محسن يگانه هستا!

 

بابامم واسه اينكه كم نياره میگه اي نامرد خودش به من گفت اسمش حمیده كه!!!


فروشنده

 

بابام

 

محسن يگانه

 

نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:,
ساعت 19:7 توسط زهره|

S A L I J O O N

S A L I J O O N

نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:,
ساعت 18:53 توسط زهره|

یه آقای اصفهانی خیلی اوقاتش تلخ بود.

 

دوستش ازش علت اوقات تلخیش و پرسید.

 

جواب داد: آخه دندانه شونه سرم شكست.

 

دوستش گفت: خوب از دندانه های دیگر شونه ات استفاده كن.

 

آقاهه می گه: آخه این آخرین دندانه شونه ام بود!

نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:,
ساعت 14:21 توسط زهره|
هرچى به اواخر آبان نزديكتر ميشيم از اوايل آبان دورتر ميشيم
 
 
 
دنياى غريبيه.
نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:,
ساعت 14:10 توسط زهره|

نوشته شده در چهار شنبه 11 آبان 1391برچسب:,
ساعت 9:1 توسط زهره|

بعضی وقتا مثه دریام،بعضی وقتا مثه خشكی،

 

گاهی رنگی، گاهی آبی ، گاهی ساده ؛

 

گاهی رنگ مشکی ؛ اصن یه وضی !!!!

 

نوشته شده در پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:,
ساعت 8:52 توسط زهره|

نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:,
ساعت 21:55 توسط زهره|

 

رفت....


 

بی آنکه مرا به خدا بسپارد....

 


نمیدانم، خدا را فراموش کرد یا مرا ؟؟؟؟؟

 


 


 

 

فردا سالگرده بابامه برا شادی روحش

 

خواهش میکنم صلوات بفرستید

 

Click here to enlarge

نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:,
ساعت 21:49 توسط زهره|

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻦ ﺳﮑﻮﺕ ﻋﻼﻣﺖ ﺭﺿﺎﺳﺖ ، ﺍﻣﺎ

ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭی


!ﻣﻦ ﻣﯿﮕﻢ ﻧه
 

ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ


ﺭﻧﺠﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﯽ

 


ﺑﻌﺼﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﭼﻮﻥ ﻭﺍﻗﻌا

 

 


ﮔﺎﻫﯽ ﻣﻮ ﻗﻊ ﻫﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﯾﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺿﻪ، ﮔﺎﻫﯽ

 

ﻣﻮﻗﻊ ﻫﺎﻡ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻩ

 

ﺍﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ

 

ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﻏﻤﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻭﺟﻮﺩﺕ

 


ﺩﺍﺭﯼ، ﺗﻮﺻﯿﻒ ﮐﻨﻪ

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:,
ساعت 21:36 توسط زهره|

ایول موج مکزیکی !

 

عکس های خنده دار و دیدنی آخر هفته (54) www.taknaz.ir

 

نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:,
ساعت 21:31 توسط زهره|

ای کسانیکه توی خیابون همه بهتون زل میزنن ،

 


هیچ نگران نباشین . مشکل از شما نیست.

 


شما هم مثل خودم خوش تیپید.

 

اونایی که خیره میشن تا حالا آدم ندیدن! والا

نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:,
ساعت 20:49 توسط زهره|

 

ﻳﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣــــــﺎﻥ ﺷﻨﺒﻪ ﻇﻬﻮﺭ ﻛﻦ


ﺁﺧﻮﻧــــــــﺪﺍ ﺿﺎﻳﻊ ﺑﺸﻦ ﺑﺨﻨﺪﻳﻢ...
 

نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:,
ساعت 20:46 توسط زهره|

پسر جون



افتخار میکنی هرزه ای؟؟؟!!!



افتخار میکنی هر روز با احساس یه دختربازی میکنی

 

و میری پزشو به دوستات میدی که با اینم اره؟؟؟!!!


... ... ...


که همه آویزونتن؟؟؟!!!



افتخار میکنی از 10تا کلمت 1000تاش فحشه

 

و احترام گذاشتن به هیچکس رو بلد نیستی؟؟؟!!!



افتخار میکنی که هر شب مستی و نوعی از پارتی نبوده

 

که حضور نداشته باشی؟؟؟!!!



افتخار میکنی که بگی اهل تعهد نیستی

 

و دختر واسه بازی دادنه؟؟؟!!!



احساس میکنی که خیلی شاخی که

 

تو یه لحظه با هزار نفری؟؟؟!!!


نه عزیز من!!!



اینا افتخار نیست!!!



عقدس,کمبوده...
 

نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:,
ساعت 20:40 توسط زهره|

نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:,
ساعت 9:20 توسط زهره|

یادش بخیر بچه که بودیم میبردنمون پارک می رفتیم

 

مثل مظلوما میچسبیدیم به میله ی تاب

 

همچین ملتمسانه نگاه میکردیم به اونیکه سوار تاب بو

 

که دلش بسوزه پیاده بشه بعدم که نوبت خودمون میشد

 

عمرا پیاده میشدیم

نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:,
ساعت 9:2 توسط زهره|

Nostalgia-radsms64

 

آخه چرا بعضیا این شامپو رو مسخره میکنند

 

و بعضیا به عنوان خاطره ازش یاد میکنند

 

من هنوز ازش استفاده میکنم خیلی هم ازش راضیم

نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,
ساعت 19:51 توسط زهره|

Nostalgia-radsms47

نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,
ساعت 19:19 توسط زهره|

cid:1.427982044@web33805.mail.mud.yahoo.com

نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,
ساعت 19:5 توسط زهره|

سـنـگ در بـرکـه مـی انـدازم

 

و مـی پـنـدارم بـا هـمـیـن سـنـگ زدن هـا مـاه بـه هـم مـیـریـزد،

 

کـی بـا انـداخـتـن سـنـگ پـیـاپـی

 

در بـرکـه مـیـتـوان مـاه را از حـافـظـه آب گـرفـت...!

نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,
ساعت 10:13 توسط زهره|

خدايا توراغريب ديدم وغريبانه غريبت شدم،

 

 تورا بخشنده پنداشتم وگناهكارشدم،

 

تورا وفادارديدم وهرجاكه رفتم بازگشتم،

 

تورا گرم ديدم ودر سردترين لحظه هابه سراغت آمدم،

 

تومراچه ديدي كه وفادارماندي

نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,
ساعت 10:7 توسط زهره|

پروردگارا به تمامی دختران حسودی

 

که چشم دیدن ما را ندارند

 

چشم بصیرت عنایت بفرما

 

نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,
ساعت 10:4 توسط زهره|
خرما کيلويي 6 تومن، شير بطري 3 هزارتومن؛

 

ديگه نميشه مثه پيغمبر ساده زندگي کرد


 

نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,
ساعت 10:1 توسط زهره|

صفحه قبل 1 ... 15 16 17 18 19 ... 55 صفحه بعد


آخرين مطالب

Design By : RoozGozar.com