بی خیـــــــــــــــال دنیا دنیا مـــــــال توست

غم دنیا رو نخور دنیا که ارزش نداره

عکس های ترول جدید و خنده دار تیر ماه 91

نوشته شده در جمعه 10 آذر 1391برچسب:,ساعت 12:0 توسط زهره|

می دونی فرق من با برف چیه ؟


.


.


.


.

برف میاد و به زمین می شینه ، ولی من همین جوری

 

هم به دل میشینم.آخه آدم انقد تو دل برو؟
 

نوشته شده در جمعه 10 آذر 1391برچسب:,ساعت 11:57 توسط زهره|

 

خــدايــــــــا



يک مــرگ بدهکــارم و هزار آرزو طلــبکار



خســــته ام . . .
 

 


يا طلبـــــم را بده يا طلــبتـــــــ را بگيــــــر !

نوشته شده در پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:8 توسط زهره|

نوشته شده در پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:5 توسط زهره|

امید به زندگی دربین افرادی که تو یخچالشون

 

الویه دارن دو برابرافراد عادیه!

 

اونایی که نوشابه هم داشته باشن که اصلا

 

میل به جاودانگی پیدامیکنن؛


 

نوشته شده در پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,ساعت 8:57 توسط زهره|

زودباورا وقتى به باورشون خيانت ميشه، ديرباور ميشن


اينجورى ميشه كه تا آخر عمر بدون باور ميمونن


نوشتين؟


خب دوباره ميخونم، زودبــــــــــــــــــــاورا وقــــــــــتى …

 

نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:8 توسط زهره|

یادش بخیر چقدر اسکل بودم.


نیم ساعت دست به سینه میشستم تا مبصر اسممو جزو خوبها بنویسه.


بعد معلم میومد بدون نگاه کردن به لیست خوبها و بدها تخته رو پاک میکرد


و چقدر اسکلتر بودم که زنگ بعدی هم دست به سینه میشستم

نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:8 توسط زهره|

همه اونایى كه از من بدتون میاد، از من متنفرید،

 

حالتون از من به‌هم میخوره، نمیخواید سر به تن من باشه...


.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

من دارم این پست رو با انگشت وسطم تایپ میكنم

نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:1 توسط زهره|

http://upcity.ir/images/07561540632383978320.jpg

نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:6 توسط زهره|

خدایا مارو هیچ وخت محتاج بنده هات نکن

 

میبینی که میخوان یه لایک کنن زورشون میاد!

نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:0 توسط زهره|

نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:,ساعت 8:53 توسط زهره|

میـگویند شــاد بنویس!

و من یاد مــردی می افتــم که گوشه ی خیابان آهنــگ شاد میزد ......

اما با چشــمان خیس

نوشته شده در سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,ساعت 8:58 توسط زهره|

 

  تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول  تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول
 

IMG4UP


 


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:20 توسط زهره|

خوشـــــــبختی هایم را با

 

 

 

عجلــــه در سرنوشتـــــم نوشتــــــــه بودند...

 

 

بد خــــــــط بود...!!! روزگـــــــــار نتوانســــــــــــــــت

 

 

آنـــها را بــخوانــــد...

نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:40 توسط زهره|

باران می بارد

 

 

همه میگویند:چه باران زیبایی

 

هیچ کس نمیگوید: چه ابر دلتنگی

نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:38 توسط زهره|

مادرم میگفت شنیدم دختر همسایه خیلی مومن است،

نمازش ترک نمی شود،زیارت عاشورا می خواند،روزه میگرد،

مسجد میرود،خیلی پسر با خداییست ...


لحظه ای دلم گرفت ... در دل فریاد زدم باور کنید من هم ایمان دارم ...

نماز نمیخوانم ولی لبخند روی لبهای مادرم خدا را به یادم میاورد ...

دستهای پینه بسته پدرم را دستهای خدا میبینم ...

زیارت عاشورا نمیخوانم ولی گریه یتیمی در دلم عاشورا برپا میکند ...

نه من روزه نمیگیرم ولی هر روز از آن دخترک فال فروش فالی

را میخرم که هیچوقت نمیخوانم ... مسجد من خانه مادربزرگ

پیر و تنهایم است که با دیدن من کلی دلش شاد میشود ...

خدای من نگاه مهربان دوستی است که در غمها تنهایم نمیگذارد ...

برای من تولد هر نوزادی تولد خداست و هر بوسه عاشقانه ای تجلی او ...


مادرم ... خدای من و خدای دختر همسایه یکیست ...

فقط من جور دیگری او را میشناسم و به او ایمان دارم ...

خدای من دوست انسانهاست نه پادشاه آنها ...

نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:34 توسط زهره|

 

اشک فرات بود ز مشکت چکیده بود

 

یا خیسی خجالت دست بریده بود

 

یک تیر چشمه از دل مشک تو باز کرد

 

یک تیر اشک چشم تو از هم دریده بود

نوشته شده در جمعه 4 آذر 1391برچسب:,ساعت 7:30 توسط زهره|

 

لالا گلم ، ببین که شبیه تو تشنه ام

 

آتش مزن به جان من ای مادرم ، بخواب

 

من خواب دیده ام که سرت روی نیزه بود

 

خواب و خیال بود نشد باورم ، بخواب

نوشته شده در پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:,ساعت 20:40 توسط زهره|

گفتمش نقاش را نقشي بکش از زندگي ... با قلم نقش حبابي بر لب دريا کشيد

 

گفتمش چون مي کشي تصوير مردان خدا ... تک درختي در بيابان يکه و تنها کشيد

 

گفتمش نامردمان اين زمان را نقش کن ... عکس يک خنجرزپشت سر پي مولا کشيد

 

گفتمش راهي بکش کان ره رساند مقصدم ... راه عشق و عاشقي , مستي ونجوا را کشيد

 

گفتمش تصويري از ليلي ومجنون رابکش ... عکس حيدر در کنار حضرت زهرا کشيد

 

گفتمش بر روي کاغذ عشق را تصوير کن ... در بيابان بلا، تصوير يک سقا کشيد

 

گفتمش از غربت ومظلومي ومحنت بکش ... فکر کرد و چهار قبر خاکي از طه کشيد

 

گفتمش سختي ودرد وآه گشته حاصلم ... گريه کردآهي کشيد وزينب کبري کشيد

 

گفتمش درد دلم را با که گويم اي رفيق ... عکس مهدي راکشيد و به چه بس زيبا کشيد

 

گفتمش ترسيم کن تصويري از روي حسين گفت اين يک را ببايد خالق يکتا کشيد

نوشته شده در پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:,ساعت 13:21 توسط زهره|

من عاشق اون لحظه ایم که تو دسته زنجیر زنی پسرا می خوان سه ضرب بزنند

 

 

دخترا دارن نگاشون می کنند نمی دونند این زنجیر چه جوری بکوبند تو سر و صورت خودشون

نوشته شده در پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:,ساعت 13:12 توسط زهره|

خواستم بپرسم شما تومدرسه چطوری بودی یا هستی  لطفا تو نظرات بهم بگین ...

 

 


 

 

 

 

نوشته شده در پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:,ساعت 13:9 توسط زهره|

[تصویر:  t8kodsoesdcwjc4axcz.gif]

نوشته شده در چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,ساعت 21:45 توسط زهره|

 
درد من تنهايي نيست؛
 
 
بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت؛
 

بي عرضگي را صبر؛
 

و با تبسمي بر لب اين حماقت را حكمت خداوند مي نامند.
 
 

نوشته شده در چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,ساعت 21:41 توسط زهره|

خدایا

 
ناشکریهایم را


به حساب


دلتنگیهایم بگذار

نوشته شده در چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,ساعت 21:40 توسط زهره|

[تصویر:  75fp4bt8ugl67w49oo8q.png]

نوشته شده در چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,ساعت 21:38 توسط زهره|

تو را...


به رخ تمام شقایق ها میکشم و میگویم :


تا گل من هست زندگی باید کرد . . . ! 

نوشته شده در چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,ساعت 8:11 توسط زهره|


 

نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت 23:0 توسط زهره|

 

 

رکورد شکنی کوتاه ترین مانتو توسط یک دختر ایرانی + عکس
نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت 18:11 توسط زهره|

هر موقع تو مدرسه عربی داشتیم،
 

روزی صد هزار مرتبه خدا رو شکر میکردم
 
 
که پیغمبررو تو چین مبعوث نکرد..
نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت 13:3 توسط زهره|

همیشـــه نمــی شود زد به بــی خیـــالــی و گفــــت :

تنهــــا آمده ام ؛ تنهـــا مـــی روم ...

یک وقـــت هــایــی !

شایـــد حتـــی برای ساعتـــی یا دقیــقه ای ؛

کم مــی آوری ...

دل وامانـــده ات یــک نفـــر را مـــی خواهــد

نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت 12:55 توسط زهره|

صفحه قبل 1 ... 11 12 13 14 15 ... 55 صفحه بعد


آخرين مطالب
» یه روز خوب
» طنز ترین قیافه ی دکتر قالیباف ...
» لطفا جواب بديد
» اگه این سطل آبـــ رو بریزه چی میشه ؟؟؟
» بازم لاف آباداني
» ادبيات زرافه
» از صب اعصاب نذاشته برام بیشور !
» شرح در عکس
» گاهی وقتا باید سرتو خم کنی و طوفان زندگی رو با دعا کردن تحمل کنی
» فتوشاپ
» خداييش قبول دارين هوا خيلي داغه!!!
» بت من در دوران كودكي
» سیب زمینی مجهز به وای فای !
» شناسنامه فاميل دور
» کاریکاتوری که واقعی شد
» خدا
» دکی
» صلوات
» شما چی؟
» تحقیق
» جدیدترین عکس حنا در مزرعه
» نشاط جوانان
» ویندوز
» کتاب جدید حتما برا بچه هاتون بخرید
» نیاوران نگه دار!
» کریس در حال نماز خوندن!!!
» دهخدا
» زندگی دانشجویی
» مهر مادری
» شما یادتون نمیاد
» روز جهانی زن
» خدمات شرکت glx
» کار
» فرشید امین
» روز زن
» آقوی همساده !!
» جواب ماه

Design By : RoozGozar.com